1- تفکر بازتابیتفکر بازتابی به شما این امکان را می دهد که واقعیت های متفاوتی را که شما را احاطه کرده اند به شیوه ای عمیق، متفکرانه و آرام تجزیه و تحلیل کنید. از تصمیم گیری بهتر بدون اینکه منجر به تکانشگری شود، حمایت می کند.2- تفکر انتقادیمهارت های کمی به اندازه استدلال و تفکر انتقادی ضروری هستند. استدلال و تفکر انتقادی فراتر از آنچه ظاهری، هنجار یا ثابت است میروند تا تفاوتهای ظریف را به تصویر بکشند، بدیهیها را زیر سوال ببرند و تناقضها را پیدا کنند. در واقع، در این گوشه های کوچک زندگی روزمره است که گاهی رازگشایی بزرگی پیدا می شود.3- تفکر قیاسیفردی که به صورت قیاسی فکر می کند، اطلاعاتی را از تجزیه و تحلیل متغیرهای خاص استنباط می کند. آنها این کار را با شروع از برخی مقدمات کلی انجام می دهند تا بعداً به یک نتیجه خاص برسند. به نوعی، این یکی از رایج ترین انواع افکار است که به صورت روزانه استفاده می شود.به عنوان مثال، اگر به فروشگاهی بروید و ببینید که لباسی که به آن نگاه می کنید گران است، استنباط می کنید که فروشگاه برای شما خیلی گران است.4- استدلال استقراییدر سال 1938، لئون تورستون، یکی از پیشگامان روان سنجی، استقرا را راهی برای استدلال تعریف کرد که از یک سری مشاهدات خاص شروع می شود. این مشاهدات امکان تولید قوانین و نتیجه گیری های کلی را فراهم می کند (برعکس تفکر قیاسی).5- تفکر منطقیمتفکران منطقی ناظران بزرگی هستند. آنها با دقت هر واقعیت را تجزیه و تحلیل می کنند، سپس با هم مقایسه می کنند، استنباط می کنند و بعداً بر اساس اطلاعات موجود نتیجه می گیرند. این امر به آنها اجازه می دهد تا به لطف داده هایی که جمع آوری کرده اند، همیشه هر مرحله را توجیه کنند.6- تفکر خلاقاین روش استدلال می ت, ...ادامه مطلب
در این نوع تفکر، تلاش می کنیم از مجموعه ی اطلاعاتی که درگیر هستیم و در ذهن داریم یک تصویر و دیدِ کلی متصور شویم و ببینیم آیا مثلا اجزاء مختلف با هم سازگارند؟ آیا می توان از تصویرِ کلی نتیجه ای به دست آورد., ...ادامه مطلب